تاریخ انتشار :يکشنبه ۲۲ جدی ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۵۹
کد مطلب : 200478
فاجعه ۷ جدی و نقش زنان در پاسداری از آرمان‌های شهدا
بخشی بزرگ از بار مصایب عظیم تاریخ را زنان بر دوش داشته اند. زنان حاضر در تاریخ، اگرچه نقش اندکی در پیشبرد جنگ ها و حرکت های انقلابی بر عهده دارند؛ اما این هرگز بدان معنا نیست که می توانیم سهم فراگیر آنها در آغاز و انجام انقلاب ها و تحولات بزرگ و تاریخ ساز را به تمامی نادیده بگیریم.

در تاریخ اسلام، نام زنان بزرگی وجود دارد که هم در دوره «نهضت» و هم در دوره «نهاد» به عنوان دو مرحله از یک رویداد بزرگ تاریخی، نقش و سهم پررنگ و سرنوشت‌سازی ایفا کرده اند؛ از خدیجه همسر پیامبر تا زینب خواهر امام حسین(ع).

در میان همه آنها اما ظاهرا انقلابی‌ترین و برانگیزنده‌ترین نقش را زینب ایفا کرده است؛ کسی که او را پیامبر انقلاب کربلا می نامند و باور دارند که اگر حرکت پساعاشورای زینب نبود، آن فاجعه عظمی در همانجا مسکوت و متوقف می ماند و شاید هیچگاه به اندازه ای که اکنون هست، فراگیر نمی شد و پرده‌های ضخیم زمان را درنمی‌نوردید و از فراسوی عصرها و نسل ها به عصر و نسل امروز ما نمی رسید.

درست به دلیل همین رسالت عظیم انقلابی هم هست که پس از زینب، همه زنانی که به نحوی در تطور تاریخی تشیع علوی، نقش آفرینی کرده اند، کار و پیکار خویش را به زینب و رسالت انقلابی و مبارزات پساعاشورای او نسبت می دهند و به این ترتیب، به آن تیمن و تبرک می جویند.

در رویداد ۷ جدی سال ۹۶ خورشیدی در کابل نیز شماری از زنان و دختران مبارز و مؤمن و مسؤولیت‌ پذیر، قربانی دشمن دژخیم و خونریزی شدند که ایدئولوژي سیاه و نفرت‌ انگیزش، از آبشخور کینه های دیرینه کسانی تغذیه و تأمین می شود که به زور شمشیر اسلام آوردند؛ اما هرگز ایمان نیاوردند. جریان تکفیری داعش و ایدئولوژي منحط و ارتجاعی وهابیت و سلفی گری کور و متعصب، ریشه در سفیانی های صدر اسلام دارد که از همان آغاز، اسلام و ائمه معصومین را با سنجه کین ‌توزی های منحط قبیله ای عرب جاهلی سنجیدند و با همان معیارها و متراژهای جامعه جهل زده اعراب پیش از اسلام، با آن وارد معامله‌ای منفعت اندیشانه و مصلحتی شدند؛ در حالی که هرگز ایمان نیاوردند.

بنابراین، کسانی که امروزه قربانی خونریزی های جنون آمیز انتحاری های سلفی و وهابی در خدمت دشمنان اسلام می‌شوند، به نحوی از همان دشنه‌های زهرآگینی زخم می‌ خورند که با سم سلفی ‌گری سفیانی، آغشته و آبدیده شده اند؛ قاعده ای که مشمول شهدای ۷ جدی هم می شود. در این میان، نقش زنان و دخترانی که در آن رویداد فاجعه بار شهید و زخمی شدند، بسیار قابل تأمل و ارزشمند است.

در میان ۵۲ شهید آن رویداد، نام پنج زن هم دیده می شود؛ زنانی که در یک مبارزه فرهنگی برای بیداری و آگاهی و ارائه و اشاعه الگویی ناب و نیالوده از اسلام و ایمان اسلامی، در آن مراسم حضور یافته بودند. زنانی که در آن رویداد، شهید و زخمی شدند، از اعضای فعال و همیشه در صحنه همایش های دینی – فرهنگی مرکز تبیان بودند؛ کسانی که آگاهانه و با انتخاب و اراده آزاد خویش، در مسیری گام گذارده بودند که می دانستند مسیر مبارزه حق علیه باطل است. آنها از اینکه در برابر استکبار و مزدوران آنها مبارزه نرم و فرهنگی می کنند، خبر داشتند. بنابراین، در حرکتی زینبی و با الگوگیری از زنان نامدار تاریخ مبارزات انسانی و اسلامی، در میدان مبارزه حضور پیدا می کردند و با عشق و ایمان، در آن مسیر قدم و قلم می زدند.

اینک شهدا رفته اند و زخمی ها نیز با درد جانکاه آن رویداد تلخ و غم انگیز، دست و پنجه نرم می کنند؛ بنابراین رسالت آنها بر دوش ما بازماندگان مانده است؛ ما که یا باید همانند الگوی همیشه جاوید مان زینب بزرگ، از آرمان های شهدا با همه ابزارها و اهرم ها و توانمندی ها و قابلیت هایی که داریم، صیانت و پاسداری کنیم و آن را اشاعه و گسترش دهیم و یا گوشه عافیت برگزینیم و از رنج رسالت، حذر کنیم و تن به ذلتی دهیم که فرجام آن، سیطره تکفیری های خون آشام و سلطه دشمنان قسم خورده اسلام و ایمان و انسانیت خواهد بود.

شهدای ۷ جدی به ویژه زنان و دختران شجاع و مؤمنه و مبارزی که در آن روز، حضور داشتند و شهید و زخمی شدند، بار مسؤولیت ما را سنگین تر کردند. آنها به مثابه چراغ های هدایت و سنگ‌ نشان های راه رهایی و رستگاری، پیشاپیش ما حرکت کردند تا با خون خویش به ما یادآور شوند که راه چیست و چاه کدام است. اینک این ماییم که باید انتخاب کنیم که آیا باید با همه هستی مان در راه پاسداری از آرمان های پاک شهدای ۷ جدی که ادامه انقلاب عظیم کربلا و همراستا با راه روشن رسالت نبوی و ولایت علوی است، در صحنه حضور یابیم، یا نه، تن به مصلحت دهیم و جانب منفعت بگیریم.
https://avapress.net/vdciyuarvt1au52.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما